معاون اجتماعی و پیشگیری از وقوع جرم دادگستری استان خراسان رضوی: فرهنگ‌سازی ایست‌کار‌ها برای مردم اقدامی اساسی است پیش‌بینی هواشناسی مشهد و خراسان رضوی امروز (پنجشنبه، ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۴) | از فردا مشهد گرم می‌شود ۳ عامل کشنده که قلب شما را نشانه گرفته‌اند! سخنگوی دولت: نمی‌خواهیم پرداخت مرحله دوم همسان‌سازی حقوق بازنشستگان به تعویق بیفتد آیا مطالعه در نور کم منجر به ضعف بینایی می‌شود؟ هشدار پژوهشگران: آلودگی محیطی، تیروئید کودکان را هدف گرفته است کشف ۲ هزار لیتر سوخت قاچاق در تربت‌حیدریه (۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۴) دبیرکل خانه کارگر: مطالبات سازمان تأمین‌اجتماعی توسط دولت پرداخت نمی‌شود یک نماینده مجلس: متناسب‌سازی حقوق بازنشستگان را بدون تبعیض اجرایی کنید ۱۲ میلیون کارگر، بیمه‌شده‌ تأمین اجتماعی هستند | پرداخت ۲۲ هزار میلیارد تومان بابت بیمه بیکاری در سال ۱۴۰۳ افزایش تعداد مصدومین زلزله رشتخوار خراسان رضوی (۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۴) چرا نوجوان امروز به سواد مالی نیاز دارد؟ بهترین ویتامین برای ازبین‌بردن لک قهوه‌ای صورت تداوم وزش باد و خیزش گردوخاک در اکثر استان‌ها (۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۴) اجرای برنامه مکمل‌یاری با ویتامین A برای ۲ میلیون کودک آغاز کنکور سراسری ۱۴۰۴ با رقابت ۷۳ هزار و ۳۱۱ داوطلب در مشهد و خراسان رضوی (۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۴) تولید نسل جدید پانسمان‌ با ترکیب کورکومین و نانولوله‌های کربنی ترافیک سه‌جانبه سنگین در میدان آزادی مشهد همزمان با برگزاری کنکور (۱۱ اردیبهشت۱۴٠۴) عملیات پیچیده پلیس مشهد برای دستگیری سارقان | سارقان نقاب دار به زندان برگشتند ماراتن نوبت اول کنکور سراسری سال ۱۴۰۴ آغاز شد (۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۴) ۲ مصدوم در مشهد درپی وقوع زلزله در رشتخوار (۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۴) اعزام تیم‌های ارزیاب برای بررسی خسارت‌های زلزله رشتخوار خراسان رضوی | زمین لرزه در مشهد و کاشمر هم احساس شد (۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۴) زلزله رشتخوار، مشهد را هم لرزاند (۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۴) بیانیه آموزش و پرورش درباره برداشت از حساب بانکی والدین از طریق برنامه «شاد» پای قطع‌شده، سلاح‌های جنگی و اعترافات تکان‌دهنده؛ ابعاد جدید کشتار گانگستری در مشهد یک تا ۱۰ سال محرومیت در انتظار متخلفان کنکور سراسری تأثیر منفی مصرف دخانیات و الکل بر باروری زوجین حیوان خانگی؛ آری یا خیر؟ کلیه مدارس استان یزد فردا (پنجشنبه ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۴) تعطیل است تأثیر فعالیت بدنی در میانسالی بر کاهش خطر بروز آلزایمر یک مددکار اجتماعی: همت و پشتکار نسل جدید مددکاران اجتماعی نسبت به نسل قبل کمتر است
سرخط خبرها

عملیات پیچیده پلیس مشهد برای دستگیری سارقان | سارقان نقاب دار به زندان برگشتند

  • کد خبر: ۳۲۹۸۷۶
  • ۱۱ ارديبهشت ۱۴۰۴ - ۰۸:۳۲
عملیات پیچیده پلیس مشهد برای دستگیری سارقان | سارقان نقاب دار به زندان برگشتند
پلیس مشهد در  عملیاتی پیچیده، اعضای یک باند دو  نفره سرقت را  دستگیر کرد.
سعید جلائیان
خبرنگار سعید جلائیان

به گزارش شهرآرانیوز؛ از اواخر فروردین ماه بود که سروکله دو مرد نقاب دار با موتورسیکلتی بنفش در بولوار‌های احمدآباد، فلسطین و خیام پیدا شد؛ مردان نقاب داری که در خیابان‌های مختلف پرسه می‌زدند و در یک چشم به هم زدنی گوشی شهروندانی را که مشغول کار با تلفن همراهشان بودند، می‌قاپیدند.

جرائم سارقان نقاب دار که پلاک موتورشان را مخدوش کرده بودند، به همین جا خلاصه نمی‌شد. آن‌ها علاوه بر موبایل‌قاپی، یک قمه و شوکر نیز به همراه داشتند که با استفاده از آن‌ها در کوچه خیابان‌های خلوت، اقدام به زورگیری از شهروندان می‌کردند. تکرار جرائم این سارقان منجر به شکایت‌های سریالی شهروندان از متهمان شد. 

اگرچه بخش زیادی از سرقت‌ها در مناطق سناباد و خیام رخ داده بود، اما به واسطه اینکه تحقیقات اولیه نشان از تردد سارقان در منطقه احمدآباد داشت، سرهنگ محمد چراغ، فرمانده انتظامی مشهد، رسیدگی به این پرونده را به سرهنگ محمد چوپانی، رئیس کلانتری احمدآباد سپرد.

با آغاز رسیدگی به این پرونده در کلانتری احمدآباد، اتاق عملیاتی متشکل از سرهنگ چوپانی رئیس کلانتری، سروان حسن خداوردی جانشین و  کارآگاه سلیمانی مسئول دایره تجسس کلانتری احمدآباد، با هدف شناسایی و دستگیری متهمان، تحقیقات گسترده‌ای را برای به دست آوردن شگرد این سارقان در محدوده و زمان سرقت‌ها آغاز کردند.

سرنخی که از روی صدا به دست آمد

بررسی‌های پلیس نشان داد بیشتر موبایل قاپی‌ها آن قدر سریع انجام شده است که مال باختگان نتوانسته بودند چهره سارقان را ببینند. با این حال تیم تحقیق به بررسی‌های بیشتر پرداخت تا اینکه یکی از مال باختگان سرنخ مهمی در اختیار پلیس گذاشت. این فرد که از اتباع کشور افغانستان بود، توانسته بود صدای یکی از متهمان را بشنود و به پلیس گفت که یکی از سارقان به لهجه افغانستانی صحبت می‌کرده است. این مال باخته از روی لهجه متهم، حتی محدوده زادگاه متهم در افغانستان را نیز به پلیس معرفی کرد.

در ادامه رسیدگی به این پرونده، مأموران دایره تجسس کلانتری احمدآباد با تحقیقاتی که انجام دادند، به تصویری نه چندان با کیفیت، شگرد، محدوده و زمان فعالیت سارقان دست یافتند؛ اطلاعاتی که سبب شد گروه تجسس تصمیم بگیرد برای دستگیری سارقان نقاب دار، از طعمه استفاده کند، تصمیمی که باعث استقرار یکی از مأموران کلانتری با قاب گوشی گران قیمت در محل تردد احتمالی سارقان شد. در روز نخست، خبری از سارقان نقاب دار نشد؛ اما حضور طعمه در محل، برای روز بعد هم تکرار شد.

حوالی ساعت ۲۱ پس از اینکه سی دقیقه از استقرار مأمور گذشته بود، در بی سیم پلیس، خبر احتمال حضور متهمان در خیابان احمدآباد اعلام شد. با این هشدار، مأموران در آمادگی کامل قرار گرفتند. مأمور لباس شخصی نیز در حاشیه خیابان ایستاد و با صدای بلند مشغول صحبت با قاب گوشی شد! صحبتی که به گوش متهمان هم رسید و آن‌ها با دیدن طعمه، تغییر مسیر دادند.

افتادن در دام پلیس

سارقان با دیدن طعمه در حاشیه خیابان، به سراغ او رفتند. راکب به سرعت موتورسیکلت افزود و ترک نشین، قاب گوشی را از دست مأمور قاپید؛ اما با توجه به وزن کم آن، متوجه شد که مشکلی وجود دارد، ولی پیش از آنکه به دوستش هشدار دهد، صدای ایست پلیس، آن‌ها را غافل گیر کرد. سارق با دیدن پلیس، موتورسیکلت را به سمت مخالف خیابان چرخاند و با انجام ویراژ‌های خطرناک در خیابان حرکت کرد.

مأموران به تعقیب آن‌ها پرداختند؛ اما به واسطه ازدحام جمعیت و ترافیک خیابان احمدآباد، امکان استفاده از سلاح و تعقیب متهمان با خودرو نبود. در همین شرایط، حرکات مارپیچ و خطرناک سارقان، کار دستشان داد و پس از برخورد با یک خودرو، نقش بر زمین شدند. اگرچه این برخورد نسبتا شدید بود و موتورسیکلت هم آسیب زیادی دید، اما سارقان با رها کردن موتورسیکلت، از محل گریختند.

سارقان به پلیس اعلام سرقت کردند!

با وجود اینکه متهمان، توانسته بودند از محل متواری شوند، اما موتورسیکلت خود را جا گذاشتند؛ موتورسیکلتی که حوالی ساعت ۲۱:۱۰ به کلانتری احمدآباد منتقل شد. پس از انتقال، تیم تحقیق متوجه شد که مالک موتورسیکلت یک زن میان سال است. مأموران مشغول بررسی سوابق این زن بودند که مالک موتورسیکلت به پلیس اعلام سرقت کرد. این زن در گزارشی به پلیس مدعی شده بود که موتورسیکلت پسرش در خانه شان واقع در انتهای طبرسی شمالی پارک بوده که آن را دزدیده‌اند.

اگرچه این گزارش سبب پیچیده‌تر شدن پرونده شده بود، اما تیم تحقیق در تماس با مالک موتورسیکلت به او خبر پیدا شدن موتورسیکلتش را دادند. روز بعد زن میان سال به کلانتری احمدآباد مراجعه کرد.

در حیاط کلانتری، موتورسیکلت پسرش را دید و شروع به نفرین سارقانی کرد که این بلا را سر اموال پسرش آورده‌اند. زن در ادامه به اتاق دایره تجسس رفت و دربرابر کارآگاه سلیمانی، داستان به سرقت رفتن موتورسیکلت را این گونه بازگو کرد: این موتورسیکلت را برای پسرم که سرباز است، خریده‌ام. این موتور در حیاط خانه ما پارک بود تا اینکه دیروز عصر، وقتی به خانه برگشتم، نمی‌دانم کدام دزدازخدا بی خبر، آن را دزدیده بود.

زن در پایان رو به مسئول پرونده، اضافه کرد: خدا لعنت کند این سارقان را، دیدید با موتورسیکلت پسرم چه کردند؟ بگیرید و پدرشان را در بیاورید. جای آن‌ها در زندان است. دستشان را قطع کنید. حالا پسرم، برای من یک وانت بگیر تا موتورسیکلت را پیش از بازگشتن پسرم که سرباز است، به خانه ببرم.

زن میان سال که انگار مطمئن بود مأموران حرفش را باور کرده‌اند، منتظر جواب بود که مسئول رسیدگی به این پرونده نیز نسبت به اظهارات زن دچار تردید شد و به او گفت فقط می‌تواند موتورسیکلت را به یک مرد بدهد. زن که انگار فکر اینجا را نکرده بود، درحالی سردرگم از  کلانتری خارج شد که دو مأمور او را به صورت نامحسوس زیرنظر گرفته بودند.

 زن میان سال تلفن همراهش را از امانات کلانتری گرفت و همان طور که به سمت ابتدای خیابان ابوذرغفاری می‌رفت، مشغول صحبت با گوشی شد. زن میان سال حین صحبت با تلفن همراه از حرکت ایستاد و به مقابل کلانتری برگشت.

پانزده دقیقه بعد، زن میان سال به همراه یک مرد جوان وارد کلانتری شد؛ مردی که چهره اش با تصویر به دست آمده از متهمان متفاوت بود. او خودش را دوست نزدیک فرزند این زن معرفی کرد که برای تحویل موتورسیکلت آمده بود. مسئول دایره تجسس با دیدن مرد جوان، ترفند دیگری به آن‌ها زد.

کارآگاه سلیمانی به مرد جوان چند برگه داد و به او گفت باید از تمامی این برگه‌ها و مدارک شناسایی خودش، کپی بگیرد. مرد جوان که کلافه شده بود، بدون اینکه تلفن همراهش را از نگهبانی تحویل بگیرد، از کلانتری خارج شد. به محض خروج او از کلانتری، زن میان سال دید که افسر رسیدگی به این پرونده همراه چند مأمور دیگر به قصد تعقیب مرد جوان، قصد خروج از کلانتری را دارند؛ اقدامی که زن میان سال می‌خواست مانعش شود، اما نتوانست.

آزادی ۲۰ روزه

مرد جوان که‌ نمی‌خواست هزینه کپی‌های دوستش را بپردازد، در حالی که تحت تعقیب مأموران بود، برای گرفتن پول از دوستش به ابتدای خیابان ابوذر غفاری رفت. او از خیابان گذشت و در جایی که متهم ایستاده بود، توقف کرد. مرد جوان داشت به متهم می‌گفت که پلیس را فریب داده و خبر خوش پس گرفتن موتورسیکلت را به او می‌داد که مأموران متهم را در عملیاتی ضربتی، محاصره و دستگیر کردند.

مأموران متهم را به کلانتری احمدآباد منتقل کردند؛ جایی که زن میان سال با دیدن پسرش او را دعوا کرد که چرا به اینجا آمده است. مأموران با مطابقت دادن متهم به دایره تجسس متوجه شدند او علی اکبر نام دارد و راکب موتورسیکلت و یکی از دو سارق نقاب دار است. مأموران در بررسی سوابق متهم متوجه شدند او باید در زندان باشد، اما از بیست روز پیش با پرداخت وثیقه یک میلیارد تومانی، از زندان آزاد شده است.

معرفی همدست پیش از بازجویی

هنوز بازجویی از متهم آغاز نشده بود که او رضا را به عنوان همدستش معرفی کرد. او به مأموران گفت رضا بیست سال سن دارد و همان شخصی است که روی ترک موتورسیکلت می‌نشسته است. با معرفی متهم دوم که از اتباع بیگانه بود، مأموران با هماهنگی قضایی او را در طبرسی شمالی دستگیر و به کلانتری احمدآباد منتقل کردند.

هنگام عملیات دستگیری دومین سارق نقاب دار، علی اکبر که بیست ساله بود، درحالی که نگاه سرزنش بار مادرش را تحمل می‌کرد، به رئیس دایره تجسس گفت: برای اینکه اگر دوباره دستگیر شدم، بتوانم از توقیف موتورسیکلتم جلوگیری کنم، آن را به نام مادرم زده‌ام.  او در ادامه اعتراف کرد که پس از آزادی در مناطق سناباد، خیام و احمدآباد، اقدام به زورگیری و موبایل قاپی می‌کردند و گوشی‌ها را به یک مال خر حرفه‌ای می‌فروخته‌اند.

روشدن آخرین دروغ متهم

پس از بازداشت متهمان، با اینکه آن‌ها اعتراف کرده بودند که تلفن‌های همراه را هر روز به یک مال خر حرفه‌ای می‌فروخته‌اند، مأموران با هماهنگی قضایی برای بازرسی از محل اختفای علی اکبر رفتند. متهم ابتدا مأموران را به خانه‌ای در انتهای بولوار طبرسی شمالی برد؛ جایی که مأموران پس از ورود با دو مرد جوان روبه رو شدند. علی اکبر آن‌ها را برادرانش معرفی کرد، اما کارآگاه سلیمانی از نگاه متعجب آن‌ها متوجه دروغ متهم شد.

او بلافاصله به سراغ یک جلد شناسنامه رفت؛ شناسنامه‌ای که مربوط به پدر این دو جوان بود و در آن نام علی اکبر نوشته نشده بود. این دو جوان که‌ نمی‌خواستند خود را درگیر پرونده متهم کنند، بلافاصله به مأموران گفتند که آن‌ها پسردایی علی اکبر هستند و خانه او دو پلاک جلوتر است. خانه‌ای که مأموران در بازرسی از آن تعدادی گوشی همراه و چند قاب گوشی کشف و ضبط کردند.

دستگیری یک مال خر فراری

متهمان در بازجویی پلیس درباره این مال خر گفتند او همیشه خودش در حاشیه شهر قرار می‌گذاشته است و ۱۰ دقیقه دیرتر می‌آمده و چیز زیادی از او نمی‌دانند. اطلاعاتی جزئی که سبب شد تا مأموران دایره تجسس کلانتری احمدآباد در عملیاتی مشترک با پلیس آگاهی مشهد، موفق به دستگیری متهم شوند. در عملیات دستگیری این مال خر که دو سال متواری بود، پلیس هفتاد دستگاه گوشی سرقتی از او کشف و ضبط کرد.

با وجود دستگیری و اعترافات متهمان، تحقیقات پلیس از آن‌ها برای کشف جرائم احتمالی ادامه دارد. شهروندانی که به تازگی از آن‌ها گوشی همراه توسط دو سارق نقاب دار به سرقت رفته است نیز می‌توانند برای پیگیری شکایت خود به کلانتری احمدآباد مراجعه کنند.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->